محمود رضا عطایی؛ عصمت بابایی؛ رضا طاهرخانی
چکیده
بررسی نظاممند دانش آموزشی-محتوایی و روش تدریس استادان زبان تخصصی دانشگاهی یک شاخۀ تازه در زبانشناسی کاربردی بهویژه در کشورهایی مانند ایران میباشد که در آن زبان تخصصی دانشگاهی توسط دو گروه از استادان با تخصصهای مختلف، یعنی استادان زبان و استادان دروس تخصصی، تدریس میشود. تحقیق فعلی به بررسی شباهتها و تفاوتهای دانش ...
بیشتر
بررسی نظاممند دانش آموزشی-محتوایی و روش تدریس استادان زبان تخصصی دانشگاهی یک شاخۀ تازه در زبانشناسی کاربردی بهویژه در کشورهایی مانند ایران میباشد که در آن زبان تخصصی دانشگاهی توسط دو گروه از استادان با تخصصهای مختلف، یعنی استادان زبان و استادان دروس تخصصی، تدریس میشود. تحقیق فعلی به بررسی شباهتها و تفاوتهای دانش آموزشی-محتوایی و روش تدریس استادان زبان و استادان دروس تخصصی و نیز عقاید دانشجویان در مورد روش تدریس استادان زبان تخصصی در دانشگاههای علوم پزشکی سراسر ایران پرداخته است. بهمنظور پاسخ دادن به پرسشهای تحقیق، از ابزارهای مختلفی مانند پرسشنامه، مصاحبۀ نیمهساختاریافته، و یادداشتبرداری استفاده شد. شرکتکنندگان شامل استادان زبان، استادان دروس تخصصی، دانشجویانی که زبان تخصصی را با استادان زبان گذراندهاند، و دانشجویانی که زبان تخصصی را با استادان دروس تخصصی گذراندهاند، بود. در کل، ۳۱۸ استاد زبان تخصصی و ۱۵۷۳ دانشجو در این تحقیق شرکت کردند. نتایج این تحقیق تفاوتهای بسیاری را در دانش آموزشی-محتوایی و روش تدریس این دو گروه از استادان نشان داد. همچنین، طبق نتایج این تحقیق، دانشجویان روش تدریس استادان زبان را بیشتر میپسندیدند. این نتایج نکات مهمی را برای تدریس زبان تخصصی دانشگاهی در ایران دربردارد و بر اهمیت برنامههای تربیت مدرس منظم و بیشتر تأکید دارد.
اکرم فراوانی؛ محمودرضا عطایی
چکیده
تاکید حال حاضر برمهارتهای تفکر مرتبه بالاتر ، بسیاری از مدرسان زبانهای خارجی را بر آن داشت که به بررسی تاثیر ترکیب روشهای گوناگون تدریس و ارزیابی بر افزایش مهارتهای تفکر بپردازند. در پاسخ به این نیاز رو به رشد برای مطالعه تاثیر راهبردهای مختلف تدریس بر مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیری که ادغام ...
بیشتر
تاکید حال حاضر برمهارتهای تفکر مرتبه بالاتر ، بسیاری از مدرسان زبانهای خارجی را بر آن داشت که به بررسی تاثیر ترکیب روشهای گوناگون تدریس و ارزیابی بر افزایش مهارتهای تفکر بپردازند. در پاسخ به این نیاز رو به رشد برای مطالعه تاثیر راهبردهای مختلف تدریس بر مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیری که ادغام ارزیابی نمونه فعالیتها، هوش چندگانه، و بازخورد از طریق گفتگو بر پیشرفت یادگیری مهارتای تفکر مرتبه بالاتر میتواند داشته باشد انجام شد. برای این منظور، چهل زبانآموز سطح پیشرفته در دو کلاس به طور تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند که در گروه کنترل ، روش تدریس بر اساس بررسی مستمرنمونه فعالیتهای نوشتاری و در گروه آزمایش بر اساس ادغام بازخورد از طریق گفتگو و بررسی مستمر فعالیتهای نوشتاری مبتنی بر هوش چندگانه بود. نتایج این تحقیق نشان داد فراگیران در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پیشرفت بیشتری در یادگیری مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر داشتند. این یافتهها لزوم درنظرگرفتن هوش غالب زبانآموزان را به عنوان یک معیار برای انتخاب فعالیتهای کلاسی و ارائه بازخورد از طریق گفتگو برای ارتقای مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر مورد تاکید قرار میدهند.
محمود رضا عطایی؛ محدثه خزاعی
دوره 3، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 35-1
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه دیدگاه استادان ایرانی نسبت به دانش آموزشی-محتوایی و نیز هویت حرفه ای آنان و همچنین بررسی میزان تطابق این دیدگاه ها با نحوه عملکرد استادان در کلاس های زبان انگلیسی با اهداف علمی انجام شد. بدین منظور، از یکی از دانشگاه های شهر تهران، دو استاد از گروه آموزش زبان انگلیسی و دو استاد از دو گروه متفاوت که ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مطالعه دیدگاه استادان ایرانی نسبت به دانش آموزشی-محتوایی و نیز هویت حرفه ای آنان و همچنین بررسی میزان تطابق این دیدگاه ها با نحوه عملکرد استادان در کلاس های زبان انگلیسی با اهداف علمی انجام شد. بدین منظور، از یکی از دانشگاه های شهر تهران، دو استاد از گروه آموزش زبان انگلیسی و دو استاد از دو گروه متفاوت که علاوه بر رشته خود، به تدریس زبان تخصصی آن حوزه نیز مشغول بودند، در این پژوهش شرکت کردند و کلاس های زبان تخصصی آن ها در طول یک ترم مورد مشاهده قرار گرفت. دیدگاهها و عقاید استادان از طریق مصاحبه نیز بررسی گردید. نظر به دانش آموزشی-محتوایی استادان، نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که با وجود برخی شباهتها، تفاوتهای قابل توجهی در دیدگاه ها و نحوه تدریس استادان وجود دارد. هر دو گروه معتقد بودند که کلاسهای زبان تخصصی آنان محیطی نه تنها منفعل نبوده، بلکه امکان مشارکت دانشجویان در فعالیتهای گروهی و نیز پرسش و پاسخ را برای آنان فراهم میکند. آنچه که باعث تمایز چشمگیر استادان گروه دوم (که تخصص اصلی شان غیر از زبان انگلیسی بود) شد اعتقاد آن ها به «تحول درآموزش» بود که بازتاب آن در داشتن تفکر انتقادی نسبت به نحوه تدریس خود، احترام گذاشتن به نظرات دانشجویان، پاسخگویی به نیازهای آموزشی آنان، و مشارکت دادن آن ها در امر آموزش بود. حال آنکه، استادان گروه زبان انگلیسی با نادیده انگاشتن روحیه انعطافپذیری و خلاقیت در آموزش، به همان شیوه «سنتی» مشغول تدریس بودند. نظر به هویت حرفه ای استادان زبان انگلیسی با اهداف علمی ، نتایج پژوهش، هشت عامل را به عنوان مولفه های اصلی هویت شغلی این استادان مشخص نمود. علاوه بر این، یافته ها نشان داد که ارتباط تنگاتنگی میان دانش آموزشی-محتوایی و هویت حرفه ای اساتید زبان انگلیسی با اهداف علمی وجود دارد. از نتایج پژوهش حاضر می توان درطراحی هرچه بهتر برنامه های درسی مرتبط با تدریس زبان تخصصی در دانشگاه ها و ارتقای کیفیت آموزش زبان انگلیسی بهره برد.